نویسنده: احمد ناروئی
عصری که در آن زندگی مینمائیم عصر انحطاط، سقوط ارزشهای والای معنوی و اخلاقی، عصر زوال ایمان و معنویت، انهماک در مادهپرستی، دینگریزی و خدا فراموشی میباشد. تمدن جدید، تمدنی است که در بستر خطرناک مادیت و خداستیزی رشد نموده و لذا انسان در آغوش آن نمیتواند به طرزی صحیح و سالم پرورش یابد و مدارج ترقی و کمال را طی نماید. الکسیس کارل « Carrelalexis» در کتاب خود «انسان موجود ناشناخته» «Man the unknown» مینویسد: «روشن است که تمدن عصر ما نمیتواند مردان نابغه و شجاعی را بپرواند و افرادی که زمام امور را بدست گرفتهاند از نظر فکر و اخلاق در انحطاط شدیدی هستند. ما میبینیم که تمدن عصر ما نتوانسته است آرزوهای بزرگ انسانیت را جامهی عمل بپوشاند و در ایجاد افرادی که دارای هوش و اقدام بوده و برای تمدن مفید باشند کوتاهی کرده است و تمدن را در شاهراه خطرناک قرار داده است»1
آری در دور لادینیت و الحاد و در برههای از تاریخ بشری که تمدن انسانی به غایت مادهگرائی و مذهبستیزی رسیده است تربیت و پرورش صحیح نسل معاصر در عالم اسلامی که منطبق بر موازین اسلامی و در چار چوب قرآن کریم و سنت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم باشد اهمیت بسیار بالائی دارد و به مثابه یکی از سنگینترین و اساسی ترین مسؤولیتهائی میباشد که در پرورش دعوت اسلامی معاصر نهاده شده است. امروزه سران استعمار، عناصر شر و فساد و دشمنان قسم خوردهی اسلام و امت اسلامی از روی کار آمدن نسلی در سرزمینهای اسلامی که نسل ایمان و شجاعت، نسل اندیشه و عمل و نسل جهاد و رشادت باشد و بتواند الگوئی زنده از نسل صحابهی کرام - رضوان الله تعالی علیهم اجمعین- آن پروانگان شمع پر فروز رسالت و آن شاگردان پاکباخته ی مکتب نبوت را به جهانیان ارائه دهد سخت بیم وهراس دارند و با جدیت کامل در صددند تا نسل جوان را در ممالک اسلامی از هویت دینیش دور ساخته آنرا در لجهی خدا فراموشی و شهوتپرستی غرق نمایند. کیشیش «ساموئل زویمر» رئیس جمعیتهای تبشیری در کنفرانس قدس که در سال 1935 میلادی تشکیل یافته (خطاب به مبشرین) میگوید:
«در آینده شما نسلی را در ممالک اسلامی پرورش خواهید داد که دقیقاً طبق خواسته استعمار میباشد نسلی که نه با خداوند پیوندی برقرار نموده و نه در صدد آن است و بدینسان به مفاهیم والا وآرمانهای بزرگ اهتمام نخواهد نمود و تمام هم و غم خود را به هوسرانی و شهوتپرستی معطوف خواهد ساخت»2
و این همان نسل ناخلفی است که در حراست از میراث غنی و ارزشمند اسلاف صالح و سر بلند خود ناتوان مانده و قرآن کریم خبر از فروپاشی و شکست آن داده است. «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یلْقَوْنَ غَیاً»3 سپس بعد از آن مردمان نیکوکار، گروهی جانشینشان شدند که نماز را ضائع و برباد ساختند و رو به شهوترانی و پیروی از هواهای نفسانی خود آوردند و اینها بزودی با نابودی روبرو میگردند.
نسلی که به آفت مهلک و خطرناک خدا فراموشی مبتلا گردد به حتم از حال خود هم غافل و فراموش میگردد و نمیتواند در مسیر اصلاح و سازندگی خویش گام بر دارد. «وَلا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُوْلَئِکَ هُمْ الْفَاسِقُونَ»4 همچون کسانی مباشید که خداوند را فراموش نمودند و خداوند هم نفوس آنها را از یادشان برد، اینانند بدکاران واقعی.
در صورتی که نسل جدید ربقهی عبودیت خداوند یکتا را از گردن خود بگسلد و در دام هواها و خواهشهای نفسانی گرفتار آید فرجامی جز زوال و شکست نخواهد داشت. مگر نمیبینیم که قرآن عظیم الشأن آنجا که از اضمحلال و فرو پاشی ملت ها سخن میراند خو گرفتن به رفاه و فساد را عمدهترین عامل آن بر میشمرد: «وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا فَحَقَّ عَلَیهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیراً»5 و هرگاه در صدد برآئیم که جامعه و ملتی را تباه و بر باد نمائیم افراد خوشگذران و هوسباز آنرا بر میانگیزیم تا در آن جامعه راه فسق وبدکاری را در پیش بگیرند پس هر گاه آن (جامعه) سزاوار کیفر ومجازات گشت آنرا از بیخ وبن بر میکنیم.
در جائی دیگر میفرماید: «وَکَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیةٍ بَطِرَتْ مَعِیشَتَهَا...»6 و چه بسیار جوامعی را که به سبب خوگرفتن به رفاه و فساد تباه نساختیم.
نویسندهی فرانسوی «اندریاموریا» در کتاب خود «اسباب شکست فرانسه» مینویسد: «از مهمترین عوامل و اسباب شکست فرانسه در جنگ دوم جهانی همان ضعف و بیلیاقتی ملت فرانسه در اثر خوگرفتن به هرزگی و بی بندوباری بود تا جائیکه این مسأله ژنرال «دوگول» را واداشت تا در دوران زمامداری خویش رئیس پلیس پاریس را فرا بخواند و به او دستور دهد که: در پایتخت من لانهی این افراد هرزه و هوسباز را ازمیا ن بردارید»7 آری اگر در این عصریکه امت اسلامی در یک وضعیت کاملاً بحرانی و وخیم قرار دارد و در حالتی از مرگ و زندگی قرار گرفته که از تصور آن دل آدم به لب میرسد و مکر ماکرین و حسد حاسدین و دست تعدی و تطاول دشمنان از هر سو آنرا احاطه نموده است، از پرورش اسلامی و تربیت معنوی نسل جدید غفلت نمائیم، عنقریب است که این نسل طبق خواستههای استعمار پرورش یافته از هویت اسلامی و میراث غنی مذهبی خود بیگانه شده و گام در وادی پرخار بیدینی و نفسپرستی نهاده، اندک اندک نغمههای سقوط وانحطاطش طنینانداز گشته و بستری نرم و مناسب جهت استیلای سران کفر و جنود شیطان بر جهان اسلام فراهم شود. ما باید به تربیت نسلی همت نهیم که سراسر وجودش سر شار از ایمانی راسخ و مضبوط و عقیدهای مستحکم و خلل ناپذیر باشد. چرا که اگر ما واقعاً دستیابی به عزت و سربلندی و بهرهمندی از نصرتهای الهی هستیم باید آنرا در پرتو ایمان جستجو نمائیم.
«...وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لا یعْلَمُونَ»8 عزت از آن خداوند وپیامبرش وایمانداران است اما منافقان نمیدانند.
«... وَکَانَ حَقّاً عَلَینَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ» 9 وحقی است بر ما یاری رساندن به ایمانداران
«... وَلَینصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ ینصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِی عَزِیزٌ»10 وحتمآ خداوند هر که را که( دین ) او را یاری نماید یاری میکند بیگمان خداوند نیرومند غالب است.
دعوتگر بزرگ علامه ابوالحسن الندوی رحمةالله در کتاب خود «المسلمون و قضیة فلسطین» مینگارد:
اً«قطع این سه مصیبت بزرگ در اعصار گوناگون و انتفاضهی امت اسلامی و خیزشهای عربی پس از آن در آخر به نقطهی مشترکی منتهی میگردد و آن وجود قیادتی با ایمان، متکی بر عقیدهای راسخ و ایمانی مضبوط بر وعدهها ونصرت های الهی... وشدیداً متمسک و پایبند به تعالیم، آداب و اخلاق اسلامی و رهیده از هر گونه انانیت و عصبیت جاهلی میباشد....»11 آری چنین نسلی خواهد توانست قیادت امت را بر عهده بگیرد و آنرا از یوغ و پستی برهاند و در راستای اعادهی مجد و عظمت گذشتهاش حرکت نماید. نسلی که قلبش با نور معرفت و محبت خالق یکتا جل جلاله منور گشته و ارتباط روحی عمیقی با آن ذات پاک برقرار نموده و در سایهی این ارتباط به سکینه و آرامش رسیده است «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»12 آنانکه ایمان آوردهاند و دلهایشان با یاد خداوند آرام گرفت، آگاه باشید که تنها یاد خداوند آرام بخش دلهاست، توانسته به کیفیت احسان نائل گردد. خلیفهی راشد عمرابن خطاب رضیاللهتعالیعنه فرمایش گهر بار رسول خدا صلوات الله و سلامه علیه را نقل میفرمایند که: ( الاحسان ، ان تعبد الله کانک تراه فان لم تکن تراه فانه یراک )13 احسان آن است که خداوند را چنان بندگی نمائی که گویا او را میبینی پس اگر تو او را نمیبینی او تو را میبیند.
نسلی که از خوف و خشیت الهی دیدگانش اشک بار است و ماشین حرکت و بیداری خود را با اشک و نالههای سحری به جلو میبرد. نسلی که با تمام وجود شیفتهی شخصیت والا و ملکوتی سرور کاینات صلوات الله و سلامهعلیه گشته و شریانهای قلبش به عشق او میتپد و شرارههای محبتش در دل او زبانه کشیده است به دامن آن پیامبر عظیمالشأن چنگ زده و او را در تمام مراحل زندگی اسوه و الگوی خویش قرار داده است. «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ...»14 «بی تردید در زندگی رسول خدا صلوات الله و سلامه علیه برایتان بهترین الگو موجود است....»
نسلی که به مقام رفیع، جایگاه بلند و فداکاریهای صحابهی کرام، مهاجرین و انصار و خلفای راشدین وقوف حاصل نموده و با آنها از اعماق دل محبت ورزیده درصدد زنده نگاه داشتن خاطرهی آنان و ادامهی راهشان و احیای جانبازیها و فتوحاتشان است. «وَالَّذِینَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ یقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالإِیمَانِ وَلا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلاًّ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ»15 و کسانیکه پس از ایشان میآیند میگویند پروردگارا ما را وآن برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز و در دلهایمان نسبت به اهل ایمان کینه ایی قرار مده، پروردگارا تو رؤوف و رحیمی.»
نسلی که با دسیسههای شیطانی و مکرهای گوناگون دشمنان اسلام آشنا شده و با اتکا به خداوند ذوالجلال در راستای خنثی ساختن آنها کمر همت بسته است. آری با تربیت چنین نسلی میتوان آبندهای درخشان برای امت اسلامی پیشبینی نمود و آنرا بار دیگر به سمت رسیدن به سیادت و اقتدار در صحنهی گیتی رهنمون ساخت. ان شاءالله
1. ندوی، سید ابوالحسن علی، ماذا اخر العالم بانحطاط المسلمین، ص 239، الطبعة الثالثة عشر، کراتشی
2. عبدالله ناصح علوان، الشباب المسلمین فی مواجهة التحد یا ت، ص93، الطبعة الثالثة (1414ه_ 1994م)
3. سوره مریم: آیه (59)
4. سوره حشر : آیه (19)
5. سوره ی اسراء : آیه (16)
6. سوره ی قصص: آیه (58)
7. الشباب المسلم فی موا جهة ا لتحدیات ، ص 118
8. سوره ی منا فقون : آیه (8)
9. سوره روم: آیه (47)
10. سوره حج : آ یه (40)
11. نگا : صص67- 68 همان کتاب
12. سوره رعد : آ یه (28)
13. صحیح بخاری- کتاب تفسیر القرآن باب : قوله الله عنده علم الساعة.
14. سوره احزاب : آ یه (21)
15. سوره حشر : آ یه (10)
نظرات